معنی غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته, معنی غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته, معنی yاgf، ksgz، plktckا، jاtv، ukbi، fc[sتi, معنی اصطلاح غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته, معادل غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته, غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته چی میشه؟, غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته یعنی چی؟, غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته synonym, غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته definition,